|
درد و دل با امـــــــــــام زمـــــــــــــان
درد و دل با آقا
دلم دوباره ببین که شده پریشانت عزیز فاطمه ای جان من به قربانت برای روز ظهورت، برای آمدنت چقدر مانده که کامل شوند یارانت؟ بگو چگونه بیایم چگونه آقا جان به جستجوی تو و خیمه و بیابانت به که قسم بخورم بی تو من کم آوردم بس است این همه دوری بس است هجرانت تو را قسم به صبوری قلب منتظران عزیز فاطمه برگرد سوی کنعانت عدالت علوی تو خواب این شهر است فدای آن لبه ی ذوالفقار برانت اگر چه لایق احسان تو نبودم من همیشه شامل من بوده است احسانت از این حجاب پر از ابر آسمان، آخر ظهور می کند آن روی ماه پنهانت دو شنبه 25 دی 1391برچسب:, :: 14:11 :: نويسنده : منتظر
دو شنبه 25 دی 1391برچسب:, :: 14:9 :: نويسنده : منتظر عصر يك جمعه دلگير، به نام آن كه انسان را مسافر كاروان انتظار گردانيد سلام اى گل نرگس، اى كه شيرين ترين انتظار، انتظار توست و بهترين منتظر، منتظر توست مى توانم در يك كلمه پر معنا بگويم: گر عشقى هست و عاشقى نام تو معشوق و من عاشق و شيفته توأم در انتظارت مى مانم و از خداى بزرگ مى خواهم كه ظهورت را نزديك گرداند ما محتاج يك نگاه گذراى شما هستيم، زودتر ظهور كن و قلب رهبرمان را شاد گردان ما و رهبرمان در انتظار تو مى مانيم. خدا كند كه بيايى و ما هم يكى از يارانتان باشيم جمعه يعنى يك غزل دلواپسى***جمعه يعنى گريه هاى بى كسى جمعه يعنى روح سبز انتظار***جمعه يعنى لحظه هاى بى قرار بى قرار بى قراريهاى آب***جمعه يعنى انتظار آفتاب جمعه يعنى ندبه اى در هجر دوست***جمعه خود ندبه گر ديدار اوست جمعه يعنى لاله ها دلخون شوند***از غم او بيدها مجنون شوند جمعه يعنى يك كوير بى قرار***از عطش سرخ و دلش در انتظار انتظار قطره اى باران عشق***تا فرو شويد غم هجران عشق جمعه يعنى بغض بى رنگ غزل***هق هق بارانى چنگ غزل زخمه اى از جنس غم بر تار دل***تا فرو شويد غم هجران دل جمعه يعنى روح سبز انتظار***جمعه يعنى لحظه هاى بى قرار بى قرار بى قراريهاى آب***جمعه يعنى انتظار آفتاب لحظه لحظه بوى ظهور مى آيد***عطر ناب گل حضور مى آيد سبز مردى از قبيله عشق***ساده و سبز و صبور مى آيد سلام آقا امام زمانم سلام جونم سلام . آقا جون تا کی باید انتظار بکشیم ؟ ده ها هزار یوسف اگر بخشدم خدا تاری ز موی یوسف زهرا نمی شود یک قطره اشک نیمه شبم را زهجر تو بر صدهزار لؤلؤ لالا نمی دهم آقا جان نمی خوای بیای دیگه ؟ به خدا خسته شدم . از همه چی خسته شدم دیگه به هیچ کس اعتماد ندارم. از همه کس و همه چی خسته شدم . حتی دیگه نماز خوندنام هم حال نداره . آقا جون فقط وقتی با تو حرف میزنم آروم میشم . یک لحظه گر نسیم شود دیدن رخت آن لحظه را به عمر دو دنیا نمی دهم آقا جون می دونم جوابم رو می دی . مگه میشه شما با این بزرگواری جواب منه کوچیک ترین رو ندین کریما کسی رو رد نمی کنن نگاهی به روی بد نمی کنن آقا جون دیگه تاب و تحملم تموم شده . دیگه گناه عادی ترین چیزی شده که فکرشو بکنی . آقا جون خیلی سخت شده نگه داشتن خود و گناه نکردن . آقا جون تحمل من مگه چقدره منم شاید گناه کنم ولی نمی خوام . آقا کمکم کن . آقا جون من همیشه به خودم قول میدم گناه نکنم به یاد شما باشم ولی ... آقا جان کمکم کن ... بی قیمتم و جز تو خریدار ندارم گیرم بخرندم به کسی کار ندارم گیرم دو جهانم نپسندند تو پسندی من در دو جهان جز تو کسی یار ندارم من دست تهی دارم و تو دست نوازش تو باغ گلی من به جز از خار ندارم درباغ جنانم به هوای تو کنم روی مشتاق گلم کار به گلزار ندارم من مشتری یوسف و در دست کلافی جز رشته دل بر سر بازار ندارم
صفحه قبل 1 صفحه بعد درباره وبلاگ  به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||
 |
تبادل
لینک هوشمند
